خاطرات شروع دنیات

هشت پای مامان😀

1398/2/26 11:53
نویسنده : لیلی کیا
179 بازدید
اشتراک گذاری
سلام دختر خوشگلم

مامانی الان که دارم واست مینویسم داری تو دلم سکسکه میکنی😁هانای نازنینم انقد شیطونیو تو دلم همش موج میزنی بعضی وقتا فک میکنم هشت تا پا داری😃

آخه مامان یکم به دل کوچیک مامان لیلات رحم کن😀به بابا مهرداد میگم هانا به دنیا بیاد از در و دیوار میره بالا از بس ک آروم و قرار نداری😍

چند وقت پیش آز قند دادم قندم یکم بالا بود دکتر بهم قرص داد ک دو هفته استفاده کنم و باز آز بدم ک اگه قرص جواب نداد انسولین بزنم خیلی نگران خودمو خودت بودم دیروز جواب آز دومو گرفتم خداروشکر خیلی خوب بود دُز قرصمم خیلی کمه شبی یه نصفه از قرصو میخورم

میدونم که تو واسه مامان دعا کردی سر قولت بودیو هوای مامانو داشتی😚

هانای مهربونم کلی واسه اتاقت تابلو و عروسک درست کردم کلی واست لباسای خوشگل خریدیم خیلی منتظرم بیایو واست بپوشمشون به سلیقه خودم خریدم ایشاله خوشت بیاد😙

الان خونه مامان جونم برم خونه خودمون عکس تابلوهارم واست میزارم شاید تا بزرگ شدنت آسیب ببینن اینجا هم داشته باشی بد نیست بزرگتر که بشی بهت یاد میدم تو هم درست کنی😍

خیلی دوستدارم عشقه دلم❤
پسندها (2)

نظرات (0)