خاطرات شروع دنیات

۲سالگیت

هانا چند وقته واست ننوشتم عشق خوشگلم اول اینکه خیلی بلا شدی همش باید مراقب باشم دسته گل به آب ندی از طرفی هم تا میخابی عروسک درست میکنمو فرصت نمیشه واست بنویسم ۲سالگیتم گذشت و من هنوز باورم نمیشه یه دختر ناز و ملوس دارم جدیدن خودتو خیلی واسمون لوس میکنی چشاتو درشت میکنی و لباتو غنچه میکنی اینور اونورو نگاه میکنی😂لوپامو با نوک انگشتات میکشی و میگی عسلم عُملَم نَپَسم😃😚 انقد شیرین زبونی که هر چی بگم کم گفت به قمقمه آبت میگی گَرمالک 😃نمیدونم چه ربطی داره ولی تو اینجوری میگی همچنان به من میگی هیلا یه وقتایی میخای گولم بزنی میگی هیلایی مامان هیلا 😍 ۲سالگیتم تولد گرفتم واست ولی یه تولد ۳ نفره چون هم زمان با تولدت مامان جون ...
5 آبان 1400

ناگفته ها

دختر خوشگل مامانی خیلی وقته واست ننوشتم یه بارم کلی نوشتم قبل اینکه سند کنم همش پاک شد 😥 انقد دلنشین و شیرین و شیطون شدی اصلا نمیفهمم روز کی تموم میشه  یادم نمیاد چیارو قبلا گفتم و چیارو نگفتم چیزی که دوسدارم ازش واست بنویسم کتاب خوندنته😁صبح که چشاتو باز میکنی میگی کتابو میری سراغ کتابات یه کتاب داری راجب حیوانات با اینکه رنگ و لعابی نداره ولی خیلی دوسشداری اسم همه حیووناشم میگی به شتر که میرسی دوبار میگی دسو بشو دسو بشور😂حالا فلسفش چیه؟نگم برات😂😂😂 چون گفتن شتر مثل شستنه میگی دسو بشور یعنی دستمو بشور 😂😂😂 کلی حرف میزنی هر چی هم بلد نیستی تا میگم تکرار میکنی هنوزم از اون مدلا حرف میزنی که جز خودت کسی نمیفهمه راستی دیگه شیر خشک نمیخوری...
29 فروردين 1400

پیج عروسکام ninidoll99

بچه ها سلام اگه وبلاگمو دنبال کرده باشید میدونید که من عروسک میسازم جدیدن پیج زدم تو اینستاگرام اگه مایل بودید لطفا فالوم کنید.ممنون میشم حمایتم کنید اینم ادرس پیجم👇👇👇 @ninidoll99 ...
6 بهمن 1399

۱۵ماهگیتو شیرینیاش

هانای عزیزم دختر دوسداشتنی مامان عشق کوچولوی من داری کم کم بزرگ میشی وقتی میبینم حرفامو میفهمی خیلی ذوق زده میشم الان که دارم واست مینویسم فوق العاده خوابت میاد ولی به طرز عجیبی داری مقاومت میکنی که نخوابی😃 اصرارم داری که باهات بازی کنم همه اسباب بازیاتو ریختی اینجا و من دارم جورچینتو کامل میکنم هر تیکه ای هم ک میزارم کلی تشویقم میکنی و دست میزنی واسم🙆😅 دیشب یه بازی جدید اختراع کردی یه قابلمه خیلی کوچولو داری یه توپم داری ک خیلی کوچیکه صدای جغجغه میده توپو انداختی تو قابلمه مثل بدمینتون دسته قابلمه رو گرفته بودی توپو بالا پایین پرت میکردی یعنی من مردم برات😃😍 یه وقتایی هم یه لیوان میخای ک تهش یکم آب باشه بعد هرچی دوروبرت هستو قاطیش میکنی و...
10 آذر 1399

😍😘آتلیه

عزیز دلم دختر نازم با وجود کرونا یکم طول کشید تا واسه ۱سالگیت ببرمت آتلیه ولی بالاخره رفتیم کلی ذوق کردی همش میخندیدی انقد کارای بامزه کردی ک دلم ضعف رفت عشقه دلمی هانا جونم😍😍😘😘...
4 مهر 1399

عشقه شیرینم

هانا جونم خوشگلم انقد خوشگل راه میری که دوستدارم ساعتها نگات کنم مامانی راه رفتنو خونه مامان جون یاد گرفتی چون ما کرونا داشتیمو تو ۱۱ روز پیش من نبودی ۱۱شب پیشم نخوابیدی من و بابا انقد دلتنگت میشدیم هروز همه فیلمایی که ازت داشتیمو نگاه میکردیم یه شب رفتیم پشت بوم حیاط خونه مامان جون از پشت بوم معلومه بابا صدات زد صداشو شنیدی هی داد میزدی بابا بابا انقد اون لحظه شیرین بود جفتمون گریه کردیم خدا هیچ مادر پدری رو از بچش دور نکنه🙁ولی تو دختر خوش اخلاق من این ۱۱روز اونجا بودی بدون اینکه ذره ای اذیتشون کنی من ۱۱روز شیرمو دوشیدم که سینم خشک نشه و خشک نشد ولی وقتی اومدی ۳ روز شیرمو نخوردی سینمو میدیدیو بوس میکردی بوس کردن با صدا هم از مامان جون یاد...
22 مرداد 1399

کرونا

هانا جونم عشقه دلم سه روز ک نبوسیدمت ندیدمت😔😔😔دلم واسه بغل کردنت تنگ شده  مامانی من و بابا کرونا گرفتیم 😖😷🤒 تو سه روز که رفتی خونه مامان جون دختر خوبی هستیو بهونه نمیگیری مامان جونم بهتر از من ازت نگهداری میکنه اما دلم تنگ شده واست دختر خوشگلم همش فیلمو عکساتو میبینم 😔🙁 لحظه شماری میکنم واسه اینکه خوب بشیمو روی ماهتو ببوسم مامان جون گفت یاد گرفتی راه بری قبل اینم میرفتی ولی با کمک من ولی الان دیگه خودت راه میری نفسم خیلی دلتنگتم فدات بشم یه وقتایی تلفنی باهام حرف میزنی از خودت صدا در میاری میخندی دوستدارم هانای قشنگم ...
7 مرداد 1399

اولین تولدت😍

هانای عزیزم دختر خوشگلم ۱سالت شد😛😍😛 هانا جونم باورم نمیشه که ۱سال از قشنگترین روز زندگیم گذشت ۱سال از اون لحظه که صورتتو به صورتم چسبوندن گذشت انقد اون لحظه آرامش بخش بود که هر لحظه بهش فک میکنم البته ۲۲ام تولدت بود ولی انقد این چند روز سرم شلوغ بود فرصت نشد که واست بنویسم هانا انقد چیزای بامزه یاد گرفتی دستاتو که ول میکنم بدون کمک وایمیستی بعد میخندیو زانوتو خم میکنی میخندی از سرعتت تو چهار دست و پا رفتن که نگم 😁 چنان سرعتی حرکت میکنی انگار دنبالت کردن😂َدر کابینتارو باز میکنی لباس کشوهارو خالی میکنی اصلا یه وضع نابسامانی😂😂😂 مامانی چون این ویروس لعنتی هنوز هست نتونستم واست تولد بگیرم ولی رفتیم خونه مامان جون  کسی هم دعوت نکردیم یه تولد...
27 تير 1399

روز دختر ۹۹😍

هانای خوشگلم دختر نازنینم روزت مبارک باشه😍😍😘😘😚😚😙😙 بهترین دختر دنیا تویی دختر نازنینم این روزا انقد شیرین شدی که نمیدونم از کدومش باید بگم،چند روزه خیلی تلاش میکنی که وایسی چند ثانیه وایمیسی بعد میترسیو زانوهاتو خم میکنی و میخندی😁 میری آشپزخونه سراغ در کابینتا😣کشوهارو باز میکنی هرچی توشونه میریزه بیرون بعدم کلی ذوق میکنی اسباب بازیاتو همرو پخش میکنی وقتی جمشون میکنم ناراحت میشی😀لباسارو پهن میکنم رو رخت آویز که خشک شن میری هی برمیداری میریزی رو زمین هر کدومم میریزی یه هورا به سبک خودت میکشی😁 یه چیزی جدیدن یاد گرفتی میگی دو دو نمیدونم منظورت چیه وقتی بهت میگنم بگو لیلا زُل میزنی به حرکت لبامو بعدش میگی نانا😃 یه چیز بی تربیتی هم بگم جدیدن وق...
4 تير 1399

شیرینیات

دختر گلم عشقه مهربونم این روزا انقد شیرین شدی نگم واست😋 یاد گرفتی میگی نازی صداتو نازک میکنی و میگی نازییییی دلم میره واست عکس رو جلد پوشکتو میبینی و میگی نازی و نازش میکنی😁 صدای آهنگ که پخش میشه خیلی مرتب میشینی و دست میزنی و میگی دَ دَ😁😁😁 بعضی کلمه هارو که میگیم یه جورای خاصی تکرار میکنی😁یکم زودتر نسبت به بقیه حرف زدی عشقم بعضی صبحها که از خواب بیدار میشی تا چشماتو باز میکنی تند تند میگی بله بله😂😂😂 یه جمله های طولانی هم میگی ک من سر در نمیارم  ازشون🤔😀 وای عاشق میوه هایی مخصوصا سیب و موز و هندوونه قبلا سیب پخته بهت میدادم زیاد دوست نداشتی اما  چند وقته که یه سیب بزرگو کامل میخوری تازه بعدشم ک تموم میشه نق میزنیو میگی ماما به ...
6 خرداد 1399