خاطرات شروع دنیات

۶ماهگیت😍

1398/10/26 11:43
نویسنده : لیلی کیا
180 بازدید
اشتراک گذاری
هانای خوشگلم ۲روز پیش واکسن ۶ماهگیتو زدی

عشقه دلم شبش تبت خیلی بالا بود کل شبو تا صبح از درد ناله میکردی دردت به جونم استامینوفن بهت دادم پاشویت کردم تا تبت اومر پایین امروز خوبی خداروشکر دیروز پاتو اصلا نمیزاشتی رو زمین این واکسنا اذیتت میکنه اما کمک میکنه بعدا دختر قوی بشی

هانا غلت زدند یاد گرفتی میزارمت این سر خونه یهو میبینم اون سر خونه ای

ببین تا کجا پیش رفتی😂



صدات کلفته وقتی از خودت صدا درمیاری ماکان میترسه و گریه میکنه قوربون صدات برم من😂😂😂😂

هانا هنوزم که بهت نگاه میکنم باورم نمیشه دختر منی باورم نمیشه مامانتم نمیدونم چرا هربار که میبینمت انگار بار اوله میبینمت نمیدونم قبلنم بهت گفتم یا نه اما هروز واسم یه حس تازه ای

شب که میشه دیگه انرژیم تموم میشه دعا میکنم بخابی وقتی هم خابت میبره دلتنگت میشم😍

هانا توروخدا بزرگم شدی همینقد که الان دوسمداری دوسمداشته باش مراقبم مامان باش عشقم مامان عاشقته

اینجا یکم بیحال بودی بعد واکسن ۶ماهگیت پات درد میکرد🙁



هانا چند وقته موقع شیر خوردن انگشت اشارمو میگیری اسمشو گذاشتیم تارا😆اسم انگشت اشارمو😁موقع شیر خوردن تکونش میدم کلی خوشت میاد یه وقتایی به جای شیر خوردن تارارو میزاری دهنت 😅😅😅😅 جون مامانی عشقه دلم

پسندها (8)

نظرات (4)


26 دی 98 13:49
چه مامان خوشتیپی💝💝خدا هانا خوشگله رو حفظ کنه💙💙
لیلی کیا
پاسخ
ممنونم عزیزم لطف داری😘
مامان سیده نیایش و سید شهریار هستم.مامان سیده نیایش و سید شهریار هستم.
26 دی 98 21:58
ناااازززی😍
لیلی کیا
پاسخ
خودت نازی😁💖
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
26 دی 98 23:26
عشقه این دختر💋💋💋💋💋
لیلی کیا
پاسخ
عزیزمی😘
♡fatemeh♡♡fatemeh♡
28 دی 98 11:54
خدا کوچولو رو حفظ کنه💖💕💖💕
لیلی کیا
پاسخ
فدات بشم عزیزم خیلی ممنون🌹